جدول جو
جدول جو

معنی کلاه پوستی - جستجوی لغت در جدول جو

کلاه پوستی
(کُ)
تیره ای از ایل بهارلو (از ایلات خمسۀ فارس). (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 86)
لغت نامه دهخدا
کلاه پوستی
آنکه کلاه پوستی بر سر گذارد
تصویری از کلاه پوستی
تصویر کلاه پوستی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(کُ لَهْ)
شخصی که کلاهی از پوست (بره و جانوران دیگر) بر سر نهد. کلاه پوستی. (فرهنگ فارسی معین) :
از کله پوستیان گفت جوانی که فلان
متعصب به فلان طرز کلاه است و قباست.
(فرهنگ فارسی ایضاً)
لغت نامه دهخدا
تصویری از کله پوستی
تصویر کله پوستی
شخصی که کلاهی از پوست (بره و جانوران دیگر) بر سر نهد: (از کله پوستیان گفت جوانی که فلان متعصب بفلان طرز کلاهست و قباست)، (بهار)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیاه پوستی
تصویر سیاه پوستی
سیاه بودن رنگ پوست بدن مقابل سفید پوستی
فرهنگ لغت هوشیار
کلاه پشمی چوپان و گالش، کلاه پوستی
فرهنگ گویش مازندرانی